خیره شدم به افراد حاظر توی اتاق. چه حالمون خوب بود، کنار همیم. وقتی کنار هم هستیم، همه چیز قشنگ و به قول عین. صورتی تره، البته از نظر من وقتی کنار همیم همه جا رنگین تره، آسمون یه رنگ آبی خاصی داره، غذا طعم عشق میده، خونه روشن تره، قلبها به عشق هم می تپه ! پاییز با تموم سردی و دلگیریش، بهاریه! دقیقا مثل همون بهار سال ۹۳، که اومدن خونمون، با طراوت و دلبرانه:)
#یه بغض بی دلیل توی گلومه. شاید.
بابام قول داده یلدا میریم پیششون. باورم نمیشه بعد ۵ سال دوباره به هم نزدیک شدیم! فاصله شهر هامون ۲۰ دقیقهست! این یعنی مهربونی خدا:)
راستی شاید، البته شایدددد جمعه هفته بعد بریم خونشون
احتمالا امشب تا صبححح بیدار باشم و شعر حفظ کنم!
خدایا مرسی که هستی، که دارمت، که دارمشون، که حالم خوبه، که پر از حس خوبم، که چشم انتظار جمعهام، که.
#و تنهایی همیشه احساس میشود:)
## خیلی بده ما هنوز تلوزیون نداریم:(( نبود تلوزیون عجیب حس میشه:)
درباره این سایت